مگو اگر بار گران بودیم و رفتیم...
مگو اگر نامهربان بودیم و رفتیم...
بگو با دیگران بودیم و رفتیم...
یک نصیحت: مواظب خودت باش!
یک خواهش: اصلاً عوض نشو!
یک آرزو: فراموشم نکن!
یک دروغ: تورو دوست ندارم!!،
یک حقیقت: دلم برات تنگ شده
خواستم خودمو گول بزنم ؛ همه ی خاطراتم رو انداختم یه گوشه ای و گفتم : فراموش ؛ یه چیزی ته قلبم خندید و گفت : یادمه
زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم
اما گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم تو
نیز به من آموختی چگونه دوست بدارم
اما به من نیاموختی که چگونه تو رو فراموش کنم
عاشقان تو همه نام و نشانی دارند آنکه در کوی تو بی نام ونشان است منم
رو سنگ قبرم بنویس اینجا مجال گریه نیست ... هرکی می خواست گریه کنه بهش بگو اون دیگه نیست
وقتی عشقت رو از دست دادی ديگه سعی نكن به دستش بياری ،درست مثل چينی شكسته می مونه كه حتی اگه بندش هم بزنی ديگه به زيبايی گذشته نيست
همدیگر را فراموش نکنیم،شاید سالها بعد در گذر جاده ها بى تفاوت از کنار همدیگر بگذریم و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود…